ایده و ایدهپردازی یکی از مهارتهایی است که هر انسان موفق ان را در اختیار دارد اینکه فردی قدرت ایدهپردازی داشته باشد شایسته است بااین وجود شایستهتر از آن عملیاتی کردن ایده است برای اینکه یک ایده عملیاتی شود احتمالاً آن را باید با کسی یا تیمی در میان بگذارید تا راههای اجرایی نمودن آن کشف، تدبیر و عملیاتی شود؛ اما انچه که مسلم است بسیاری از اوقات صاحبان ایده به دلیل ترس از دستبرد، یا ایده هایشان را بیان نمیکنند و یا خیلی سربسته و مبهم ان را بازگو مینماید؛ از این رو، این مقاله را به تحریر درآوردم تا راهنمایی ای باشد هم برای صاحبان ایده و هم برای کسانی که ایده به انها جهت کمک و عملیاتی کردن ارائه میگردد بحثی که من اسم آن را سیب ایده گذاشتم
من ایده را همانند یک سیب میدانم که میتواند دو سرنوشت برایش رقم بخورد و این سرنوشتها را صاحبان ایده و دریافتکنندگان کنندگان ان رقم می زنند. البته سهم دریافتکنندگان بیشتر است
سرنوشت اول
اگر شما ایده ای داشته باشید و پس از پالایش و بررسی متوجه شدید که این، ایده خوبی است و میتواند در بازار عملیاتی شود در تلاش خواهید بود تا آن را اجرایی نمایید. از آنجا که تقریباً اجرای بسیاری از ایدهها به تنهایی سخت میباشد احتمالاً شما نیاز به فرد یا افرادی برای این مهم خواهید داشت. شما آنها را مییابید و این ایده را به آنها ارائه میدهید حال از اینجا به بعد است که این سیب ایده شما سرنوشت خود را رقم میزند.
اگر آن افرادی که به آنها ایده ارائه شده است پس از شنیدن بخواهند بدون حضور صاحب ایده ان را اجرا نمایند بیتردید نمیتوانند آنگونه که باید و شاید ان را به سرانجام برسانند؛ چرا که این صاحب ایده است که تمام جوانب آن را در ذهنش ترسیم نموده است و اوست که میداند این ایده چیست و چه باید بشود؛ این در حالی است که فرد یا افراد دریافتکننده ایده از این واقعیات خبر ندارد و شروع به تحلیل خود ساخته ذهنی مینماید، حال که تحلیل درست ان نزد صاحب ایده و در لایههای پنهان ذهن او قرار دارد. از این رو با اجرای ایده در این حالت میتواند دو حالت اتفاق بیفتد یا ایده عملیاتی نمیشود و اگر هم بشود به صورت سطحی و ضعیف انجام خواهد شد. اینجاست که این ایده دیگر از آن حالت بکر خود در میآید و دیگر، قابلیت خلاقانه خود را از دست میدهد
در این حالت من ایده را مثل یک سیب میدانم که به آن یک گاز زشت و بد قوارهای زده شده است که هر کس ان را ببیند هر تفسیری از آن میکند الا سیب که من اسم این سیب را سیب خپل گذاشته ام که این سیب خپل نه دیگر به درد صاحب ایده میخورد و نه به درد گیرنده آن
سرنوشت دوم
اگر فرد گیرنده ایده در کنار صاحب آن به تحلیل و بررسی ایده بپردازد و تمام جوانب آن را بررسی نمایند میتوانند دست به اجرای بزنند که بسیار نزدیک با آن چیزی است که صاحب ایده در ذهن داشته است علاوه بر این خلاقیت و بکر بودن ایده نیز حفظ شده است در این حالت من ایده را مثل یک سیب میدانم که به آن یک گاز زیبا و حساب شده زده شده است که هر کس ان را میبیند به آن احساس تعلق پیدا میکند و آن را به معنای واقعی خود درک میکند اسم این سیب را من سیب اپل گذاشته ام سیبی دوستداشتنی و پر از رمز و راز است
پس اگر کسی ایدهای داشته و به ما برای اجرای آن اعتماد کرد و آن را برای اجرا به ما ارائه نمود تلاش کنیم تا آن ایده را به سیب اپل تبدیل نماییم و نه سیب خپل و سیب اپل با وجود صاحب ایده به دست میآید و نه بدون آن
پیروز و سربلند باشید
استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع موجب افتخار است
ارادتمندتان: عظیم زاده
برچسبها: کسب و کار و کارآفرینی
+ نوشته شده در شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ساعت 13:39  توسط دکتر عظیم زاده
|
دکتر سید مرتضی عظیم زاده ...
ما را در سایت دکتر سید مرتضی عظیم زاده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1drazimzadeh8 بازدید : 275 تاريخ : پنجشنبه 9 آذر 1396 ساعت: 15:34